یک آسیب پذیری جدی در جدیدترین نسخه مدیا پلیر VLC مشاهده شده که میتواند میلیونها کاربر را تحت تاثیر قرار بدهد و هنوز وصلهای هم برای آن منتشر نشده است.
محققان شرکت آلمانی CERT-Bund میگویند که یک نقص امنیتی بزرگ در این نرم افزار پخش کننده ویدیو مشاهده کردهاند. بر اساس گفتههای CERT-Bund این نقص باعث فعال شدن «اجرای کد از راه دور» یا RCE، تغییر یا افشای غیر مجاز دادهها و فایلها و همچنین ایجاد اختلال کلی در سرویس این مدیا پلیر میشود و این یعنی دستگاه کاربران مورد بهرهبرداری هکرها قرار میگیرد و آنها میتوانند کدهای مخرب روی دستگاه کاربر هدف اجرا کنند.
این آسیب پذیری از نوع بحرانی شناخته شده
آپدیت اخیر میلیاردها بار توسط کاربران در سراسر دنیا دانلود شده و به هکرها اجازه میدهد به داده کاربران دسترسی داشته باشند. البته مشکل مذکور هنوز توسط هکرها مورد بهرهبرداری قرار نگرفته با این حال در صورت برطرف نشدن میتواند باعث به وجود آمدن مشکل برای کاربران شود.
این آسیبپذیری که با نام CVE-2019-13615 شناخته میشود در آخرین نسخه از نرمافزار VLC یعنی ورژن 3.0.7.1 دیده شده و با نمره 9.8 در پایگاه داده National Vulnerability به ثبت رسیده که این یعنی به عنوان یک آسیب پذیری بحرانی شناخته میشود.
این مشکل در نسخههای ویندوز، لینوکس و UNIX مدیا پلیر VLC مشاهده شده و به نظر میرسد نسخه macOS این نرمافزار آسیب پذیری مذکور را نشان نداده است.
سازنده مدیا پلیر VLC یعنی شرکت غیر انتفاعی VideoLAN گفته که چهار هفته اخیر را در حال کار روی یک وصله برای رفع این مشکل است و تقریبا 60 درصد کار را به اتمام رسانده. ماه گذشته VideoLAN بزرگترین آپدیت امنیتی که در تاریخ VLC برای این مدیاپلیر منتشر شده را ارائه داد. این آپدیت شامل وصلههایی برای رفع مجموعا 33 آسیب پذیری بوده که از این تعداد 2 نقص بحرانی گزارش شده بودند.
به روز رسانی:
بر اساس توئیت ارسال شده از سوی VideoLAN، برنامه VLC در مقابل آسیب پذیری اعلام شده ایمن است. مشکل مربوط به کتابخانه ثالثی به نام libebml بوده که بیش از 16 ماه پیش و از زمان نسخه 3.0.3 نرم افزار VLC رفع شده است. به گزارش وبسایت گیزمودو، پایگاه داده National Vulnerability نیز شدت آسیب پذیری را از 9.8 (بحرانی) به 5.5 (متوسط) تغییر داده است.
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روزنامه الاخبار لبنان، یک شاهزاده سعودی فاش کرد فرار هیا بنت الحسین، شاهزاده زن اردنی و همسر ششم محمد بن راشد، حاکم دبی، با کمک محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، و با هماهنگی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و پادشاه اردن، که هیا خواهر ناتنی اوست، صورت گرفته است. این کمک در حالی صورت گرفت که حاکم دبی و مرد قوی ابوظبی (ولیعهد) اختلافهایی باهم دارند.
یک منبع دیپلمات به نقل از این شاهزاده سعودی به الاخبار گفت شاهزاده هیا درخواست طلاق از بن راشد را ارائه داده و به همراه فرزندانش از آلمان تقاضای پناهندگی کرده است. به گفته این منبع، بعد از اینکه بن زاید با ملک عبدالله، پادشاه اردن، درباره فرار هیا هماهنگی کرد یک گروه خاص عملیات وابسته به محمد بن سلمان، فرار این شاهزاده زن را اجرایی کرد.
ملک عبدالله دوم چندی پیش در سفر به امارات دیداری چند ساعته با بن زاید داشت و دیدار نکردن او با محمد بن راشد، همسر خواهرش، تردیدها و علامت سوالهای زیادی به وجود آورد. بر اساس این ماجرا، نشانههایی از نقش بن زاید در عملیات فرار ناموفق دختر محمد بن راشد وجود دارد.
منابع به نقل از شاهزاده سعودی که این خبر را فاش کرد گفتند مشکل بن زاید فقط به محمد بن راشد محدود نمیشود بلکه با حکام سایر اماراتها نیز مشکلاتی دارد و سناریوهای متعددی برای آنها میبافد. برخی از اقدامات او باعث شده است حاکمان برخی امیرنشینهای امارات به ازای باقی ماندن صوری در قدرت، تسلیم بن زیاد شوند؛ اما محمد بن راشد در برابر خواستههای پایان ناپذیر بن زاید ایستاد به همین سبب با مشکلاتی از این دست مواجه شد.
این شاهزاده سعودی در شمارش برخی مسائل اختلافی بن زاید با حاکمان شش امیرنشین دیگر امارات گفت: مسائل مالی داخلی، جنگ یمن، ائتلاف کامل بن زاید با بن سلمان، شیوه ویرانگر بن زاید در برابر همسایگان به خصوص قطر و عمان و حتی ایران مهمترین مسائل اختلافی هستند، اما حاکمان امارات مانند محمد بن راشد جرأت مقابله بن زاید را ندارند.
منبع: https://www.yjc.ir/fa/news/6997567/%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B4%D8%B4%D9%85-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%AF%D8%A8%DB%8C
خریدن سوغات یکی از بهترین بخشهای سفر است؛ زمانی که با شور و اشتیاق، بازارچهها و مراکز خرید را دور میزنیم تا یک سوغاتی خوب برای عزیزانمان پیدا کنیم. وارنا هم مثل سایر شهرهای دنیا، سوغاتیهای مخصوص به خود دارد که برخی از آنها را هیچ کجای دیگر دنیا نمیتوانید پیدا کنید. در ادامه با چند نمونه از سوغاتیهای محبوب وارنا اشنا میشویم که مورد توجه گردشگران این شهر قرار دارند.
روغن گل سرخ
روغن گل سرخ یکی از مهمترین محصولات صادراتی بلغارستان است. البته در نظر داشته باشید که قیمت یک بطری کوچک آن تا ۵۰ یورو هم میرسد. عصارهی گل یا گلاب یکی از محصولات جانبی تولید روغن گل سرخ است که قیمت مناسبتری دارد و در بستهبندیهای زیبا و بطریهای مناسب برای سوغات به فروش میرسد.
روغن گل سرخ در بلغارستان یک محصول صادراتی بسیار مهم است. این کشور سالانه حدود یک و نیم تن از این مایع ارزشمند را تولید میکند؛ یعنی نزدیک به ۷۰ درصد از کل روغنهای گل سرخ دنیا. این مایع ارزشمند از تقطیر گل محمدی به دست میآید که در درهای به نام درهی رز در مرکز بلغارستان پرورش داده میشود. بیشتر این روغن مستقیما به تولیدکنندگان عطر در سراسر دنیا فروخته میشود و هر کیلوگرم آن چندین هزار یورو قیمت دارد.
مقدار کمی از این روغن در کشور باقی میماند و در بستههای زیبا و مناسب سوغات در فروشگاههای شهرهای مختلف به فروش میرسد. این روغن، کاربردهای زیادی دارد که یکی از آنها استفاده در صنعت عطر است. این روغن، مادهی اصلی برای تهیهی بسیاری از عطرهای باکیفیت دنیا است و مستقیما از بلغارستان به عطرسازیهای مشهور فرانسه و آمریکا میرود.
یکی دیگر از کاربردهای این روغن، استفاده در محصولات مراقبت پوست است. این روغن در بهبود آکنه موثر است و خاصیت نرمکنندگی، التیام بخشی و مرطوب کنندگی دارد. در رایحه درمانی هم از این روغن استفاده میشود و در پزشکی جایگزین، استفادههای فراوانی برای آن وجود دارد. یکی دیگر از موارد استفادهی این روغن، در صنعت داروسازی و صنایع غذایی است.
چیدن گلها چندین روز طول میکشد و تماما با دست و صبح زود قبل از طلوع آفتاب انجام میشود. گلبرگهای چیده شده باید در کمتر از ۱۰ تا ۱۵ ساعت تقطیر شوند. عمل تقطیر به طور سنتی در دیگهای بزرگ مسی انجام میشود. برای تهیهی یک کیلوگرم از این روغن، ۳۵۰۰ کیلوگرم گلبرگ نیاز است. به همین دلیل و به علت فرایند سخت تهیهی این روغن، قیمت آن بسیار بالا است.
اگر میخواهید سوغاتی کمهزینهتری تهیه کنید، گلاب انتخاب خوبی است.
اشیا و ظروف سرامیکی
سرامیکهای سبک Troyan که با دست نقاشی میشوند یکی دیگر از سوغاتیهای شهر وارنا هستند که آن را همه جا خواهید دید. رنگ سنتی و مرسوم این ظروف سرامیکی سبز، قهوهای و اخرایی است اما اگر این مدلهای سنتی را نپسندیدید میتوانید انواع مدرنتر با طرحهای جدید را در گالریهای هنری پیدا کنید.
جوراب پشمی
پاپوشهای دست باف و جورابهای پشمی در رنگها و طرحهای گوناگون در شهرهای بلغارستان به فروش میرسند.
رومیزیهای دستبافت
یکی دیگر از سوغاتیهای جالبی که در سفر به وارنا میتوانید خریداری کنید انواع رومیزیهای زیبا و دستبافت است. این رومیزیها در شکلها و ابعاد مختلف به دست زنان محلی بافته میشوند و چون کار دست هستند، بسیار ارزشمند و قابل توجهاند.
زنگوله
این زنگولهها در ابتدا به گردن دامها آویخته میشده اما امروزه به یک المان تزیینی تبدیل شده است و آن را میتوانید به عنوان وسیلهی تزیینی حیاط و رستورانهای سنتی در شهرهای بلغارستان ببینید و حتی اگر دوست داشتید یکی از آنها را تهیه کنید و به خانه ببرید.
منبع: https://www.zoomg.ir/2019/7/16/306434/varna-souvenir-bulgaria/
بیمه شخص ثالث در ایران اجباری است و همه ماشینها به محض ترخیص از شرکت سازنده، باید دارای بیمهنامهای باشند که نشان دهد در صورت بروز هرگونه خسارت، یک شرکت بیمه هزینههای مربوط به تصادف را پرداخت خواهد کرد. بیمه شخص ثالث یعنی جبران خسارت وارده به اشخاص ثالث که شامل خسارتهای مالی و جانی میشود.
استفاده از عبارت ثالث در واقع به این اشاره دارد که یک فرد (بیمه گذار) با یک شرکت ارائه خدمات بیمه قرارداد میبندد و پول میپردازد. در قبال این پول شرکت بیمه متعهد میشود خسارتهایی را که از سوی بیمه گذار متوجه فرد دیگری (شخص سوم) میشود جبران کند.
در واقع بیمه شخص ثالث خودرو یعنی تعهد پرداخت ضرر و زبان فرد سومی که به دلیل قصور رانندهی خودروی بیمه شده متحمل خسارت شده است.
دو نقطهای که بیمه شخص ثالث اجباری نیست.
تقریبا در تمام دنیا خودروها باید دارای حداقل بیمه با قوانینی مشابه بیمه شخص ثالث هستند.
در امریکا تنها در دو ایالت داشتن بیمه خودرو اجباری نیست: نیوهمپشایر و ویرجینیا؛ البته ساکنان نیوهمپشایر در صورت بروز تصادف باید خسارت بپردازند و در غیر این صورت گواهینامهشان توقیف میشود.
در ویرجینا هم اگر کسی سالانه 500 دلار بپردازد، از داشتن بیمه خودرو معاف است اما در صورت بروز خسارت در تصادف، هیچ کمک هزینهای به او پرداخت نمیشود و باید شخصا نسبت به جبران خسارتها اقدام کند!
بیمه شخص ثالث تقریبا با شرایطی مشابه با شرایط ایران در بسیاری از کشورهای دنیا رایج است.
انواع دیگر بیمه خودرو
در کشور ایران بیمههای دیگری هم به صاحبان خودرو ارائه میشود:
بیمه حوادث سرنشین که خسارات وارده به سرنشینان اتومبیل بیمه شده را پوشش میدهد
بیمه بدنه خودرو که بدون توجه به مقصربودن بیمهگذار هزینههای وارده به خودروی بیمهگذار را هم تقبل میکند.
بیمههایی مثل بیمه سرقت خودرو و یا بیمه آتش سوزی هم انواع دیگری از بیمه است که بسیاری از خریداران بیمه خودرو میتوانند در کنار خرید بیمه شخص ثالث این خدمات را هم خریداری کنند.
تاریخچه بیمه اتومبیل
استفاده عمومی از ماشین بعد از جنگ جهانی اول رایج شد و بعد افزایش تصادفات رانندگی و بروز خسارت، بریتانیا در سال 1930 همه دارندگان خودرو و رانندگان را مشمول قانون بیمه کرد. 9 سال بعد از انگلیسیها، استفاده از بیمه خودرو در آلمان هم اجباری شد.
مرگ استاد موسیقی در نبود بیمه شخص ثالث
اما اولین شخص ثالث که در ایران زمانی قربانی تصادف با خودرو شد که بیمه ماشین در انگلیس هم اجباری نشده بود! یعنی درست همان سالهای بعد از جنگ جهانی اول ؛
اولین ایرانی که جانش را در تصادف رانندگی از دست داد درویش خان (غلامحسین درویش) بود. آهنگساز و موسیقیدانی که سیم ششم را به تار افزود. او اسفند ماه 1305 در تصادف یک خودرو با درشکهاش در امیریه تهران به بیرون پرتاب شد و در بیمارستان نظمیه به دلیل ضربه مغزی جان سپرد.
آن زمان در تهران مجموعا 50 خودرو هم تردد نمیکرد و رانندگان حتی گواهینامه نداشتند، چه رسد به بیمه شخص ثالث!
شاید اگر آن زمان قانون بیمه شخص ثالث اجباری بود، خانوادهی درویش خان دیه کامل را دریافت میکردند و حتی صاحب درشکه هم میتوانست بخاطر تلف شدن اسبهایش از بیمه خسارت بگیرد!
تصویب قانون اجباری بیمه شخص ثالث در ایران
در ایران بیمه شخص ثالث چهل و دو سال بعد از مرگ درویش خان (سال 1348) اجباری شد.
این قانون را مجلس شورای ملی به تصویب رساند و نه فقط ماشینهای شخصی که کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و انواع یدک و تریلر متصل به آن و قطارهای راه آهن را مسؤول جبران خسارات بدنی و مالی شناخت و تاکید کرد صاحبان حقیقی و حقوقیشان موظفند خسارات وارده در اثر حوادث وسایل نقلیه یا محمولات آنها به اشخاص ثالث را از طریق بیمه جبران کنند.
بیمهی امروز
تعداد روز افزون خودروها در شهرهای بزرگ آمار تصادفات را به شدت بالا برده است. عوامل مختلفی در بروز تصادفات درون شهری و جادهای موثر هستند؛ خطای انسانی، نقص فنی خودروها، استاندارد پایین خودروها، معابر غیراستاندارد و … از این رو بیمه اتومبیل امروزه جایگاه مهمتری از گذشته دارد.
در گذشته پرداخت مبلغ بیمه شخص ثالث اتومبیل تنها بصورت سالیانه ممکن بود و سقف مشخصی برای پرداخت خسارات ناشی از تصادفها وجود نداشت، اما با توسعه صنعت بیمه، شرکتهای بیمه امکان بهرهمندی از سقف پرداخت خسارت را محدود کردند.
بیمهنامههای کوپندار بیمه شخص ثالث به همین دلیل وارد بازار شدند و چند سالی یکهتازی میکردند اما از آنجا که این شرایط چندان به سود بیمهگذاران نبود، تخفیف سوابق عدم تصادف راهکار مناسبی برای رعایت عدالت بود.
امروزه اما ارائه خدمات بیمه شخص ثالث با تنوع بیشتری صورت میگیرد. خریداران میتوانند با پرداخت بیشتر از سقف بیشتری برای جبران خسارت شخص ثالث بهرهمند شوند.
منبع: https://techrato.com/2019/05/01/driving-without-car-insurance/
شبکههای اجتماعی را میتوان به شمشیر دولبهای تشبیه کرد که درصورت کمرنگشدن منطق و دانش لازم برای تفکیک اخبار ساختگی، نقشی مخرب ایفا میکنند.
وقتی دوازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری ایران تمام شد و آبها از آسیاب افتاد، روزنامهی ایران مطلبی با عنوان «انتخابات با یک کلیک» منتشر کرد و در آن از شور مجازی نوشت. در آن گزارش، آمده بود که دکتر حسن روحانی بهبهانهی پیروزیاش در انتخابات، با ارسال پیامی از فعالان مجازی تشکر کرده و گفته است:
از فعالان مجازی که توانستهاند این امواج خروشان و پُرمعنا را به اعماق جامعه بگسترانند و عظمت حضور را بیافرینند، تشکر میکنم.
همین پیام صمیمانه و صادقانه کافی بود تا نقش پررنگ رسانههای اجتماعی در زندگی مردم و همچنین تأثیرشان بر افکار عمومی مشخص شود. شاید چندین سال پیش هیچکسی فکرش را نمیکرد که روزی شبکههای اجتماعی تا این اندازه بر تمام ابعاد زندگی آدمها سایه بیندازند. آن روزها تنها تریبونهای جامعه روزنامههای کشوری بودند؛ اما حالا عکسی از جسم بیجان کودک سوری در سواحل ترکیه در یک سوی دنیا منتشر میشود و تنها چند ساعت بعد از آن تمام دنیا دربارهی آیلان مینوشتند.
شبکههای اجتماعی افسار روابط آدمها را بهدست گرفتهاند و به هر سمتی بخواهند با خودشان میبرند. آنطورکه گاردین مینویسد، رسانههای اجتماعی این روزها بار افزایش اطلاعات مردم را بهدوش میکشند. حالا دیگر با کمک این شبکههای آنلاین همه دنیا از هم خبر دارند و مردم دیگر آن بیخبرانی نیستند که اخبار را فقط میان خطوط سیاه چاپشده روی کاغذ روزنامه دنبال میکنند. حالا سرعت انتشار اطلاعات در شبکههای اجتماعی آنقدر زیاد شده که رسانههای کاغذی قافیه را به انواع برنامههای آنلاین باختهاند و یادشان کنج دوری از خاطرات مردم خاک میخورد.
قضیه به همین توانایی بینظیر و سرعت زیاد انتشار اطلاعات در رسانههای اجتماعی ختم نمیشود که اگر اینطور بود جای افسوس نداشت. مشکل از جایی آغاز میشود که رسانههای اجتماعی با تدوین اطلاعات بهگونهای که خودشان دوست دارند، روی افکار عمومی تأثیر میگذارند؛ یعنی در بزنگاههای خاص بسته به موضعگیری دلخواهشان اطلاعات را طوری تدوین و منتشر میکنند که به مزاجشان خوش بیاید. اینجا است که اگر مخاطبان این شبکههای دوستداشتنی سواد رسانهای لازم را نداشته باشند، هربار درگیر بازی مجازی جدیدی میشوند که در ظاهر خوشرنگ و لعابش، بسیار بیرحمانه پیش میرود.
اسم هیتلر که بهمیان میآید، هزاران تصویر و تعریف مختلف از او در ذهن مخاطبان نقش میبنند. لنی ریفنشتال، فیلمساز آلمانی، در فیلم «پیروزی اراده» هیتلر را در هیبت قهرمانی بهتصویر میکشد که از آسمان برای نجات آلمانیها هبوط کرده است. همین فیلم را با همین قواره فیلمسازی انگلیسی طوری تدوین کرده است که تصویر مضحکی از هیتلر را نشان میدهد. این چیزی است که دقیقا در رسانههای اجتماعی هم موبهمو رخ میدهد. هر کسی بهزعم خودش اتفاقات و کلمات را دستکاری میکند و آن چیزی که دوست دارد، به خورد مخاطبان میدهد. اینجاست که اهمیت سواد رسانهای مخاطبان رسانههای اجتماعی قوت پیدا میکند. اگر مخاطب آگاهی لازم برای تشخیص اطلاعات غلط و درست را داشته باشد و بتواند در شرایط بحرانی درگیر موج حاکم نشود، همهچیز بر مدار منطق پیش میرود.
با تمام اینها، مشکل از جایی آغاز میشود که معمولا درصد بسیار کمی از افرادی که خوراک اطلاعاتیشان را از این شبکهها میگیرند، آگاهی لازم را دارند و ملعبهی دست بازیهای مجازی نمیشوند. سرژ چاکوتین، پژوهشگر حوزهی تبلیغات و رسانه، نظریهای بهنام «تزریق محتوا» دارد که براساس آن، مخاطب فردی منفعل دربرابر رسانهها در نظر گرفته میشود. همچنین، هر رسانه هم مانند فردی که در بیمارستان بستری شده است، با مخاطب خود رفتار میکند و محتوای دلخواهش را به او تحمیل میکند. این دقیقا همان چیزی است که حالا در شبکههای اجتماعی هم اتفاق میافتد. مهم نیست مخاطبان اطلاعاتشان را از رسانهی کاغذی دریافت میکنند یا آنلاین، سراغ جراید میروند یا شبکههای اجتماعی، هر جایی که پای جابهجایی اطلاعات در میان باشد، بازیگرانی هستند که آنچه خودشان دوست دارند، به تماشاگران قصه نشان میدهند.
اینها هیچکدام اخبار تازهای نیست که پیشازاین اتفاق نیفتاده باشد. در سالهای گذشته، بارها شاهد چنین ماجراهایی بودهایم؛ از غرقشدن کشتی سانچی و آتشسوزی پلاسکو گرفته تا سیل سراسری ایران و هزاران اتفاق مشابه دیگر. مردم در بزنگاههای مختلف بارها خودشان را بهدست رسانههای اجتماعی سپردهاند و اطلاعات دستکاریشدهای گرفتهاند که گاهی فاصله زیادی با واقعیت داشته و بدونشک در قضاوت آنها تأثیرگذار بوده است. نمونهی آخر هم که سروصدای زیادی بهراه انداخت، اتفاقی بود که در یکی از سفرهای اسنپ رخ داد و باز شبکههای اجتماعی میدان بازی مخاطبان شدند. اطلاعات دستخورده و مخدوش از جناحهای مختلف بهگوش رسید و معرکهای راه افتاد که نتیجهاش جانگرفتن هشتگی بود که زندگی همان مخاطبان را نشانه گرفت. هوادارانِ مسافر اسنپ را به برگزاری مراسمهای تقدیر برای راننده متهم کردند و فریاد وااسفا سر دادند؛ درحالیکه نه اسنپ مراسمی برگزار کرده بود و نه مدیران اسنپ در مراسمی شرکت کرده بودند.
این نیز میگذرد؛ اما خیلی زود سوژهی دیگری فراهم میشود و اهالی رسانههای اجتماعی باروبندیلشان را جای دیگری پهن میکنند. نه رفتگان کشتی سانچی جان دوباره میگیرند، نه خانههای آوارشده بر سر سیلزدگان نو میشوند، نه پلاسکو دوباره قد میکشد و نه طعم آن سفر اسنپی شیرین میشود. این وسط فقط باور آدمهایی که سوادشان را از رسانههای مجازی وام میگیرند، هر روز خط و خدشه عمیقتری برمیدارد و بیشتر نم میکشد. مخاطبان عادت میکنند به شنیدن اطلاعات دستکاریشده و آن وقت است که اگر روزی کسی خبر دهد اوباما برای ریاستجمهوری ایران قرار است نامزد شود، نه کسی تعجب میکند و نه انکار!
منبع: https://www.zoomit.ir/2019/7/16/338130/social-network-effectivness-public-opinion/